خرید کتاب مجموعه خرسی و دوستاش خرسی چرا میترسی؟ کارما ویلسون شاعر: مریم اسلامی مترجم: فیروزه کاتب / انتشارات پرتقال
یک روز خرسی در جنگل دنبال غذا میگشت. هوا سرد بود و راه خرسی دور. خرسی تصمیم گرفت به خانه برگردد که متوجه شد راه را گم کرده. هوا تاریک شده بود و خرسی خیلی ترسیده بود. از آن طرف هم دوستان خرسی در غار دور هم نشسته بودند و منتظر آمدن خرسی بودند که کمی نگران شدند. کمی بعد همگی راه افتادند با طناب و چراغ به دنبال خرسی…